دستگاه هشداردهنده صوتی اساسا از یک مدار مولتی ویبراتور یا به اصطلاح مدار الاکلنگ تشکیل شده است. اساس کار مدار به این صورت است که ترانزیستورهای Tr1 و Tr2 که اولی از تیپ منفی و دومی از تیپ مثبت است طوری به یکدیگر وصل شده اند که وقتی یکی از آنها به حال هدایت در می آید و جریان معینی از مسیر آن می گذرد، ترانزیستور دیگر در همان حال در حالت عدم هدایت و توقف به سر میبرد. اما لحظه ای بعد ترانزیستوری که درحالت توقف بود ناگهان به حالت هدایت می افتد و این بار ترانزیستور قبلی کم کم به حالت عدم هدایت در می آید. این حالات هدایت و عدم هدایت پی در پی ترانزیستورها که با سرعت زیاد انجام میشود ناشی از وجود خازن C3 است که با پر و خالی شدن، ترانزیستورها را تحت تاثیر قرار میدهد و عمل نوسان سازی را پدید می آورد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
با فشار دادن دکمه "کلید فشاری" عمل نوسان سازی مدار آغاز میشود و حتی پس از آزاد کردن دکمه کلید، نوسان سازی تا مدتی بعد ادامه پیدا میکند. این امر ناشی از وجود خازن الکترولیت C1 است که موقع فشار دادن کلید شروع به پر شدن میکند و پس از قطع شدن اتصالهای کلید، مدتی طول میکشد تا جریان ذخیره شده را در مدار تخلیه کند و در این مدت نوسان سازی با آهنگی کند شونده ادامه پیدا میکند و بالاخره با تخلیه کامل این خازن در مدار ترانزیستور و مدار مقاومت R2، عمل نوسان سازی متوقف میشود.
> مقاومت R1 = 10 k > مقاومت R2 =270 k > مقاومت R3 =100 k > مقاومت R4 =10 > مقاومت R5 =220 > خازن الکترولیت C1 = 100 uF > خازن غیرالکترولیت C2 = 0.01 uF > خازن غیر الکترولیت C3 = 0.047 uF > خازن الکترولیت C4 = 220 uF OR 100 uF > ترانزیستور Tr1 = C828 > ترانزیستور Tr2 = A683 منبع:شبکه آموزش سیما |
( نظر بدین ) link یکشنبه، 18 تیر، 1385 - حامد
در واقع تبدیل انرژی الکتریکی به امواج الکترومغناطیسی این امکان را میدهد تا انرژی بصورت بی سیم از یک نقطه به نقطه دیگر منتقل شود و در نقطه مقابل پس از دریافت امواج الکترومغناطیسی با انجام عمل عکس، انرژی ااکتریکی مجدداً تولید گردد (به این روش اصطلاحاً power beaming میگویند). تقریباً اساس تمام سیستمهای انتقال برق بدون سیم بر همین پایه استوار است. البته واضح است که بازدهی چنین سیستمهایی در مقایسه با انتقال برق در خطوط برق بسیار پایین است چون مقدار زیادی از انرژی در تبدیل برق به امواج الکترومغناطیسی و بالعکس تلف میشود و بعلاوه مقداری ازانرژی موجود در امواج نیز در فرایند تشعشع وانتقال در محیط (اتمسفرزمین) به هدر خواهد رفت. بااین وجود، دکتر کریسول در مقالات مختلفی که ارائه کرده ( منجمله مقاله 1 و مقاله 2) بصورت تحلیلی به این مسائل اشاره کرده و با محاسبات مختلف ادعا نموده است که میزان انرژی تولید شده با احتساب تمام این تلفات و مخارجی که صرف ساخت و نصب تجهیزات خواهد شد باز مقرون به صرفه خواهد بود و تنها به کسری از یک سنت برای تولید یک کیلو وات بر ساعت برق خواهد رسید. البته دانشمندان ناسا نیز ایده های مشابهی مثل قرار دادن مجموعه ای از سلولهای خورشیدی و یا حتی صرفاً صفحه های منعکس کننده نور در مدار کره زمین ارائه کرده اند که بحث بر سر اینکه کدام روش مناسبتر است هنوز ادامه دارد.
یک ترانزیستور یا مثبت (pnp) و یا منفی (npn) می باشد .
برای تشخیص تیپ ترانزیستور چندین روش وجود دارد .
تیپ بعضی از ترانزیستورهارا از روی نامگذاری می توان مشخص نمود .
وبرای تشخیص از این راه باید سیستم های نامگذاری ترانزیستور را بشناسیم.
1- سیستم نامگذاری ژاپنی:
نام گذاری ترانزیستور در این سیستم به شرح زیر است :
با 2Sدر ابتداشروع و اگر حرف بعدی A و یا B باشدترانزیستور مثبت (PNP) میباشد پس 2SAیعنی ترانزیستور مثبت بافرکانس کار بالا و2SB یعنی ترانزیستور مثبت (PNP )با فرکانس کار پائین می باشد.
مثال :
2SA1015 این ترانزیستور از نوع مثبت با فرکانس کار زیاد می باشد.
ویا 2SB941 این ترانزیستور از نوع مثبت با فرکانس کار پائین می باشد.
اگر ترانزیستور با 2SC و یا 2SD شروع شود در این روش یعنی ترانزیستور منفی می باشد .
2SCیعنی ترانزیستور منفی فرکانس بالا و 2SD یعنی ترانزیستور منفی وبا فرکانس کار پائین است .
اما در روش نامگذاری اروپایی که را آوردن دو حرف دراول و سه عدد در آخر مانند BC337 تیپ ترانزیستور قابل تشخیص نیست .
ویا در روش نامگذاری آمریکایی که با 2N شروع و چند عدد در آخر مانند 2N3055 نوع مثبت ویا منفی مشخص نمی شود .
برای تشخیص مثبت ویامنفی ترانزیستورها دیگر ضمن اینکه از دیتا شیت ها می توان استفاده
کرد. در صورت داشتن یک ترانزیستور با همان شماره وسالم می توان به شرح زیر عمل کرد .
ابتدا مولتی متر را روی RX1 قرار داده و دنبال پایه ای می گردیم که به دوپایه ی دیگر راه بدهد یعنی عقربه حرکت کند و معمولاً اهم کمتر از 40 قابل قبول است .
دراین حالت اگر مولتی متر آنالوگ (عقربه دار ) داشته باشیم و سیم قرمز مولتی متر به پایه ای که به دو پایه دیگر راه بدهد متصل کنیم ترانزیستور از نوع مثبت است وپایه ای که به دوپایه ی دیگر راه می دهد پایه ی بیس B می باشد .
و اگر سیم مشکی را به پایه ای متصل کنیم که به دو پایه ی دیگر رابدهد ترانزیستور منفی و پایه مشتر ک بیس B می باشد .
برای تشخیص دو پایه دیگر چندین روش وجود دارد که فقط به دوروش ساده آن اشاره می کنم
اگر مولتی متر رنج RX10K داشته باشد می توان در این رنج به شرح زیر C کلکتور را از امیتر E تشخیص داد .
باید در این رنج دستمان به پایه های ترانزیستور تماس نداشته باشد .
در این حالت( RX10K) ترمینال مشکی مولتی متر را اگر به دو پایه دیگر متصل کنیم ( دست با پایه های ترانزیستور تماس نداشته باشد ) فقط در یک جهت عقربه منحرف می شود .
که در این حالت در ترانزیستور منفی سیم مشکی که بیس را تشخیص داد E امیتر را نیز در این حالت مشخص می کند .
و در ترانزیستور مثبت ترمینال قرمز که قبلاً بیس را تعین نموده است اکنون E امیتر را تعیین می کند .
حال که پایه های ترانزیستور را شناختیم چگونه آنرا تست کنیم تا بدانیم که قطعه صدرصد سالم است .
برا ی تشخیص صحت ترانزیستور بشرح زیر توجه فرمائید .
1 - پایه بیس باید به دو پایه دیگر با مولتی متر آنالوگ و در رنج RX1 راه بدهد و اهم کمی را نشان دهد . طبیعی است که در این حالت دیود بیس امیتر درگرایش مستقیم است .
2 - پایه بیس به دو پایه دیگر حتی در رنج RX1k هم راه ندهد یعنی هیچ گونه نشتی در این حالت قابل قبول نیست . دیود بیس امیتر در گرایش مع*** می باشد .
3 - پایه های C کلکتور و E امیتر نیز در حالیکه مولتی متر در رنج RX1K قرار دارد از هردو سو نشتی ندارند پس در این حال نیز هیچ گونه نشتی قابل قبول نیست ( دست با پایه های ترانزیستور نباید تمای داشته باشد . )
توجه : این آزمایش فقط در یک ترانزیستور ساده بدون دیود داخلی ویا مقاومت داخلی صحت دارد
ودر ترانزیستوردارلینگتون نیز روش تست متفاوت است

حال به مدار زیر دقت کنید:

اگر شما در ورودی مدار یکی از ارقام 0تا 9 را وارد کنید ، seven segment عدد شما را به صورت دیجیتالی نمایش می دهد .
ابتدا معادل دودویی (باینری ) عدد خود را بدست آورید .مثلا :
معادل باینری 8 ، 1000 می باشد .
عدد دودویی خود را از راست به چپ به ترتیب با A و B و C و D
نام گذاری می کنیم رقم A ،کم ارزش ترین ورقم D با ارزش ترین رقم است .
ما نیاز به یک IC با شماره 7447 داریم . پایه های ورودی آن مربوط به قرار دادن معادل دودویی عدد ما است .خروجی های ان نیز مانند شکل به ورودی های seven segmentمتصل می گردند .
پایه های A,B,C,D را به چهار سوئیچ متصل می کنیم .قرار گرفتن سوئیچ ها در وضعیت بالا وپایین ، صفر ویک بودن رقم مارا مشخص می کند .
IC 7447 ،یک دیکدر BCD به هفت قسمتی نام دارد این دیکدر یک عدد دهدهی به فرم BCDرا دریافت نموده وکد هفت قسمتی مربوط به آن را تولید می کند.
مدارات زیاد دیگری نیز وجود دارند که کارهای مختلفی را انجام می دهند . مثلا مداری که از عدد دلخواهی شروع به شمارش می کند ویکی یکی کم می کند تا به صفر برسد(تایمر).یا مداری که از صفر شروع به شمارش می کند ویکی یکی اضافه می کند و دارای کلید شروع و توقف می باشد (کرنومتر).
اکثر مدارهای ارائه شده برای اکو دارای یکعدد آی سی مخصوص اکو وتاخیر میباشند که در انحصار شرکتهای معتبر بوده وبسیار گران ارائه میشود. اما در این مدار اکو که به صورت دیجیتالی عمل میکند هیچگونه آی سی گرانقیمت اکو به کار نرفته است وبا وجود عملکرد بسیار خوب وپاسخ فرکانسی مناسب وسرعت تکرار از 1ms تا 300ms ودارا بودن خاصیت اکوی تکرار بسیار خوب از دو بار تا بینهایت و قابلیت ارائه نوع اکوی تکرار و طنین از تعدادی آی سی های معمولی و ارزان قیمت رایج بازار تشکیل شده است.
در این مدار ولوم 10k به نام delay وظیفه تنظیم سرعت تکرار را به عهده دارد که با کم کردن مقدار آن زمان تکرار هم کم شده تا جایی میرسد که بصورت اکوی طنین عمل میکند ولوم 10k به نام repeat وظیفه تنظیم تعداد تکرار را به عهده دارد و با کم کردن مقدار آن تعداد تکرا نیز کم میشمد تا جایی که دیگر تکرار صورت نمیگیرد .
در ساخت وبهره برداری از مدار اکو به این مسائل دقت کنید:
1 – چون مدار چاپی این مدار خیلی حساس وظریف و شلوغ می باشد، رسم آن بوسیله ماژیک امکان ندارد و حتما باید بوسیله سیلک یا اسپری پوزتیو 20 تهیه شود.
2 – سعی کنید برای کلیه آی سی ها از سوکت استفاده کنید تا در اثر بروز اشکال وتعمیر در تعویض آی سی ها دچار مشکل نشوید.
3 – در این مدار تعداد 19 عدد جامپر ( j ) یا سیم اتصال به کار رفته است که در صورت فراموش کردن حتی یکی از آنها مدار کار نخواهد کرد.
4 – سعی کنید آی سی ها را عینا به همان شماره ای که ذکر شده انخاب کنید . در صورت عدم دسترسی به عین آن شماره ها میتوانید به جای c271d از آی سی LM311 وبه جای آی سی
MN4164 که یک RAM مکانیکی میباشد ، از آی سی های دیگر مثل 9044 و 9046 و 4256 وغیره استفاده کنید در این صورت پایه یک آی سی را که آزاد مانده استبه خط منفی مدار وصل کنید .
5 –دقت کنید ولتاژ تغذیه بیش از 12 ولت نباشد برا ی احتیاط سعی کنید از 9 ولت تجاوز نکند که در این صورت امکان سوختن رگولاتور 5 ولت به شماره 7805 و آی سی RAM وجود خواهد داشت و نویز مدار هم بیشتر خواهد شد.
6 –این مدار بین پری آمپلی فایر وآمپی فایر قدرت قرار میگیرد وخروجی پری به محل IN و ورودی آمپلی فایر به محل OUT با سیم شیلد وصل خواهد شد.
7 –مقدار صدای اعمال شده به ورودی اکو در عملکرد آن خیلی مهم است وباید در حداقل مقدار باشد به طوری که اگر این صدا را به بلندگو داده باشیم به زور شنیده شود . اگر صدای اعمال شده به ورودی اکو بیش از حد مجاز باشد باعث اغتشاش و نویز شدید خواهد شد.
8 –اگر صدای ورودی بیش از حد ضعیف باشد در آن صورت هم میتوانید مقاومت 33k محل OUT را حذف یا کمتر کنید ویا خروجی پری خود را تقویت کنید.
9 –برای اخذ نتیجه دقیق واولیه بهتر است اکوی خودر ا بوسیله رادیو و در حال پخش صدای گوینده ( نه موسیقی ) آزمایش کنید.
10 –اگر از نویز زیاد مدار راضی نبودید ، میتوانید با تغیر دو خازن عدسی کنار ولوم یعنی خازن 154 به 473 و103 به 102 آن نویز را خذف کنید.
11 –با تعویض آی سی شماره 2 یعنی IC2 به 4001 زمان تاخیر بیشتر خواهد شد.
12 –باتغیر مقدار R1 و R2 باز هم میتوانید به زمان تاخیر بیشتری دست یابید.
13 –برای اینکه صدای شما از بلند گو با تاخیر پخش نشود ، بین محل IN وOUT اکو از یک مقاومت مناسب ( که توسط آزمایش با یک پتانسیومتر 100K به دست میاید ) استفاده کنید.
توجه:
اگر
چنانچه دستگاه امپلی فایر ما دارای فقط یک ورودی میکروفن باشد طرز تعبیه مدار اکو بسیار راحت بوده وبا سیم کشی ساده ای میتوان خروجی تقویت میکروفن را وارد آن کرده صدا را از خروجی مدر اکو وارد تن کنترل نموده به سهولن از ان استفاده کرد.
اما اگر قرار است از میکسر استفاده شود و ولومهای هر میکروفن مجزا به اکو فرمان بدهند ، ممسئله مقداری پیچیده شده نیاز به طراحی خاصی خواهد داشت چرا که اگر به صورت ساده که در سطرهای قبل شرح داده شد شیم کشی کنیم با فرمان به یک کانال همه کانالها دارای صدای اکو دار خواهند شد و برعکس بنابراین نیاز به یک نقشه خاص داریم که شما آن را در انتها ملاحظه میکنید.
در این نقشه همانطوری که ملاحظه میکنید عوض اینکه از تنها خروجی میکسر وارد اکو شود ، مستقلا از سر هر یک از خروجیهای چهار کانال یا در واقع از سر مقاومتهای 1k در روی میکسر وارد سرهای اولیه چهار ولوم 100k میگردند.
سر وسط ولومها هر یک با یک مقاومت 22k به هم وصل و در نهایت وارد ورودی مدار اکو میشوند .
سر دیگر ولومها همه به هم اتصال یافته ودر نهایت به خط منفی یا شاسی مدار وصل میشوند.
دوباره از خروجیهای میکسر با چهار مقاومت 22k سیکنالهای صوتی را وارد پری آمپلی فایر کرده ایم . و بالاخره از خروجی اکو نیز با یک مقاومت مناسب که در این نقشه 22k انتخاب شده است وارد ورودی پری آمپلی فایر میشود.
در نهایت اکنون مداری داریم که ورودی های هر چهار کانال ( میکروفنها ) هم توسط ولومهای میکسر قابل کنترل هستند وهم بوسیله ولومهای 100k ذکر شده میتوان در هر لحظه مناسب به هر کدام از میکروفنها اعمال اکو کرد بدون اینکه تاثیری در سایر میکروفنها داشته باشد.
محل –v به منفی 12v رگوله شده منبع تغذیه و محل +v به مثبت 12v رگوله شده وصل شود .
بازدید دیروز: 4
کل بازدید :41575
